دلتنگ حرم

  • خانه 
  • صبح مهربان شب جمعه در فراق مادرم عاشقانه ای برای حضرت معشوق  جانان من دل شیدا 

حیران

01 دی 1403 توسط دلتنگ حرم

مرا مست و غزلخوان آفریدند

نگاهم را چو باران آفریدند

در این همراهی عشق و جدایی

درونم را چو طوفان آفریدند

لبم پر خنده و دل داغدیده

وجودم را پریشان آفریدند

به یاد تو همیشه در دل شب 

مرا غمگین و نالان آفریدند 

ز فال چشم جادوی تو مستم

مرا اینگونه حیران آفریدند

 

#دلتنگ_یار

مریم چلمقانی 

 نظر دهید »

«پنجره ای رو به بهشت»

30 آذر 1403 توسط دلتنگ حرم

«پنجره ای رو به بهشت»

اتاقک وسط باغ که پنجره کوچکش دل مهربان باغبان با معرفت را به میهمانی بهشت خدا می‌برد. گویی نگاه خسته و معنادارش از لابلای برگ‌های پرپشت درخت‌های زردآلو، باغ زیبای بهشتی را به تماشا نشسته است و دست‌های گرمی که برایش از آن باغچه گل رز قرمز هدیه می‌آورد.
به عادت هر روزه‌اش منتظر نشسته تا معشوق زیبارویش با لبی خندان سفره رنگین و صمیمانه را بگشاید و روح و جسم باغبان را به نگاه لطیف و غذای لذیذ میهمان کند. چه زیباست این عادت که تکرارش، ملال‌آور نیست و حلاوتش صفابخش رنج انتظار است.
بادی ملایم از میان برگ‌های زردآلو می‌گذرد و بوی عطر گل‌های سرخ را در جان باغبان به نرمی می‌نشاند

دست به سفره رنگین ساده می‌برد تا با لقمه‌ای عشق را به جان خویش پرتو افشان کند که به‌ناگاه شادی دریایی نهفته در چشمانش، به غم عمیق شفق‌گونه بارانی می‌گراید؛ آنگاه که در کنار سفره کوچکش فقط یاد و خاطر او را می‌یابد…

 

#دلتنگ_یار

 نظر دهید »

باورم نیست

30 آذر 1403 توسط دلتنگ حرم

**باورم نیست…** 

 

رفتنت را باورم نیست هنوز، 

چگونه رفتی، 

بی‌آنکه دستی تکان دهی، 

یا نگاهی که بدرقه کند 

آرامشِ همیشه‌ات را؟ 

 

این خانه، 

بدون صدای قدم‌هایت 

خالی‌تر از همیشه است…

دیوارها 

هر شب قصه‌ی تو را 

برایم زمزمه می‌کنند، 

و پنجره‌ها 

به جای تو، 

به آسمان چشمانم خیره می‌شوند… 

 

مادرم! 

بوی تو هنوز 

در چینِ روسری‌ات مانده، 

لبخندت 

در قاب عکس، 

و دستانت… 

آه! گرمای دستانت 

در تمام رویاهایم… 

 

چگونه باور کنم؟ 

که تو نیستی 

و این روزها، 

با هر طلوعی که می‌رسد 

بهانه‌ات را 

بیشتر می‌گیرم؟ 

 

رفتنت را باورم نیست هنوز، 

شاید، 

از آن سوی ابرها، 

دست‌هایت را دراز کرده‌ای 

تا بار دیگر 

آرامشم را به آغوشت برگردانی… 

 

#روزهای_فراق_مادرم

 نظر دهید »

**امسال، بی‌تو**

30 آذر 1403 توسط دلتنگ حرم

**امسال، بی‌تو** 

بی‌تو… 

زمین سردتر است، 

و آسمان، دلگیرتر از همیشه… 

 

نه دستی برای بوسه، 

نه آغوشی که بوی آرامش دهد… 

 

آسمانِ دلم خاکستری است 

بی‌تو، 

و چراغ خانه‌ام خاموش

 

صدای تو هنوز 

می‌پیچد میان خاطره‌ها، 

می‌خندد میان عکس‌ها، 

و می‌بارد در چشمانم

 

مادر! 

دست‌هایت بوی بهشت می‌داد، 

چشم‌هایت دریای عشق بود، 

و قلبت… 

قلبت، باغ تمام مهربانی‌ها. 

 

امسال، روز مادر 

تو را ندارم، 

اما بوی یادت، 

عطر گل‌های بهاری‌ست 

که هنوز در گوشه‌ گوشه‌ی خانه می‌پیچد… 

 

#روزهای_فراق_مادرم

 نظر دهید »

گوهر عرش الهی

30 آذر 1403 توسط دلتنگ حرم

گوهر عرش الهی

گوهر عرش الهی ز وجود زهراست 

شرف عالم امکان به سجود زهراست 

نور او آینه‌دار دل آیینه‌شکن 

آیه‌ی خلقت عالم ز حدود زهراست 

دست مهرش همه افلاک به تسخیر آورد 

عزت حیدر کرار درود زهراست 

سایه‌‌‍‌ی گسترَه از عرش به فرش عالم 

عشق پیغامبر و سرّ سعود زهراست 

ای که گم‌گشته‌ای از راه هدایت، برخیز 

شاهراهِ سوی حق، خط شهود زهراست 

 

مریم چلمقانی

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

دلتنگ حرم

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس